جدول جو
جدول جو

معنی سراب سبز - جستجوی لغت در جدول جو

سراب سبز
(سَ سَ)
دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در 8 هزارگزی جنوب خاوری چقلوندی و 8 هزارگزی جنوب راه شوسۀ فرعی چقلوندی به بروجرد. هوای آنجا سرد و دارای 240 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود و محصول آنجا غلات، صیفی، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان، طناب بافی و سیاه چادربافی. راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ مال اسد بوده زمستان رابه قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شراب ساز
تصویر شراب ساز
سازندۀ شراب، کسی که شراب می سازد، آنکه شراب می اندازد، کسی که از انگور یا چیز دیگر شراب تهیه می کند و می فروشد
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
دهی است از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان واقع در 66 هزارگزی شمال خاوری گچساران و 6 هزارگزی شمال راه اتومبیل روبهبهان بکازرون و شیراز. هوای آنجا معتدل و دارای 500 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین می شود. محصول آنجا غلات، برنج، کنجد، حبوب و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان گلیم و عبابافی است. راه آن مالرو است. ساکنین از طایفۀ باشت و بابوئی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ رِ سَ)
کنایه از دماغ تازه. (آنندراج) :
در این چمن سر سبز آن برهنه پادارد
که چار موسم چون سرو یک قبا دارد.
صائب (از آنندراج).
- امثال:
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد، نظیر: بهوش باش که سر در سر زبان نکنی. (امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شراب ساز
تصویر شراب ساز
باده ساز آن که می تهیه کند کسی که شراب اندازد
فرهنگ لغت هوشیار